فرض کنید با سوزنی هر روز به چشم خود آسیب برسانید. بعضی روزها آهسته تر و بعضی روزها محکم تر. در بیشتر اوقات می دانید که آسیب می بینید ولی ادامه می دهید. چون عادت کرده اید به خوشی و درد و افسوس بعد از این ضربه ها. البته اوایل کار بسیار سخت و چندش آور به نظر می رسد، ولی بعدا عادت می کنید. عاقبت کار معلوم است. اگر یکدفعه کور نشوید به مرور زمان می شوید.
دیگر تصاویر زیبا نمی بینید، سعی می کنید با لمس کردن، بوئیدن، چشیدن و گوش کردن جبران مافات کنید. اما بعد از مدتها آزمون و خطا به این نتیجه می رسید که درک روی زیبا با چشم، به هیچ وجه، با چیز دیگری قابل جایگزین نیست. ولی چه حاصل چشم دیدن ندارید، حق دیدن ندارید. در جوانی پیر شدید و دیگر توان رفتن پیش طبیب را ندارید. طبیب ما عین درمان است. فقط کافی است حضرت او را دریابیم.
خواستن توانستن است؟
کاش وقتی چشمی داشتیم قدمی برمی داشتیم.
امـام صـادق (ع ) :
اصـرار بـر گـنـاه بـه مـعـناى ايمن دانستن خود از عذاب خداست و كسى
جززيانكاران , خود را از مكر (عذاب و مهلت ) خداوند ايمن نداند.
ـ امام على (ع ) :
بزرگترين گناه نزد خدا گناهى است كه مرتكبش بر آن اصرار ورزد.
در شـگفتم از كسى كه سختى انتقام خداوند را از خود مى داند و همچنان بر گناه خويش اصرار مى ورزد.
:: بازدید از این مطلب : 175
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0